• مختصراً چندتایی از کارهایی که را ظرف یکسال اخیر منتشر شده و نظرم را جلب کرده بودند به شکلی تضمینی معرفی میکنم؛ به سایر کارهای خوب هم تدریجاً خواهم پرداخت. اما نقطه اشتراک این هر سه‌، غیر از debut بودنشان، با توجه به مودهایی که سایت آل‌میوزیک برای حال و هوای آنها در نظر می‌گیرد یک چیز است: روز بارانی.
  • ۱. آلبوم Ritual Tradition Habit از باند ارکسترال ایندی-راکِ The Belle Gameبا وُکال آدام نانجی و آندرآ لو از ونکوور کانادا. سازبندیِ نسبتاً وسیعی دارند و همین کیفیت موسیقی‌شان را که در فضایی تیره و تار می‌‌گذرد، بالا برده است. 
  • ۲. آلبوم If You Wait از تریوی بریتانیایی London Grammar که اتمسفریک پاپ/تریپ‌هاپ کار می‌کنند. نقطه قوتشان وکال محشر خواننده اصلی هانا رِید است که بالا و پایین شدنهای پرقدرت صدایش، مثلاً در اینجا [که عنوان پست را هم از آن گرفتم] اغلب حتی موسیقی را هم تحت‌الشعاغ قرار میدهد. البته سبک کارشان بعضاً شبیه آنتونی و جانسونز یا فلورانس اند ماشین میشود. در یک کلام ملانکولیک.
  • ۳. آلبوم Places از لو دوآیونِ فرانسوی در سبک ایندی‌راک و اِدالت‌آلترناتیو [با آلترناتیو راک اشتباه نشود]. لو دختر جین بِرکین معروف است از ژاک دوآیون کارگردان فرانسوی، و در واقع نیمه‌خواهر شارلوت گینزبورگِ آن هم معروف. اگر کارهای کارلا برونی را شنیده باشید باید بگویم در همان سیاق است، منتها با کیفیتی غیرقابل قیاس هم در موسیقی و هم وکال. برخلاف برونی که صدایش مرغ عشق سرماخورده‌ای را می‌ماند که حتی برای ادای معمولیِ کلمات نیز در مضیقه است، لو به موقعش گامهای صدا را تا حد ممکن بالا خواهد کشید. او البته از یک جهت دیگر هم خاص است: زیبایی فرانسوی که در عین حال، بر خلاف باربی‌های دلقک‌نمای موسیقی که دائماً در همه‌ی انواع جشنواره‌ها و جایزه‌ها نامهایشان را میشنویم، یک «احمق» نیست.
  • Lou Doillon
+ نوشته شده در  18 Nov 2013ساعت 23:11  توسط نوستالژیک  | 

  • از هرچه می‌گریخت عمیقتر به دامش میافتاد.قانون نانوشته‌ای نبود، اصلا می‌گریزی تا به دامش بیفتی. شبیه شبپره‌های زودرس، از تنگیِ پیله‌‌‌ی خود به تنگنایِ پیله‌‌‌ی عنکبوت. مگر نه‌ اینکه سنت‌آنتونی آواره‌ی بیابانهای مصر شد تا بگریزد از وسواسهای شهر، تمام بیابان بدل به اهریمنی‌ترین نمودهای وسوسه شد؟ و کوچ هاجر از سرابی به سراب؟ و جُنید که چون از خود گریخته بود به خلق، خلق همه تکثیر او بود؟ از کجا که جنون جز همین نباشد؟

برچسب‌ها: Temptations
+ نوشته شده در  11 Nov 2013ساعت 19:45  توسط نوستالژیک  | 

  • «جان کیفنر، خبرنگار نیویورک تایمز در تهران که همزمان با بستری شدن شاه در بیمارستانی آمریکایی شاهد وقایع بود، چنین گزارش داد که حسی از توطئه در میان مردم بالا گرفته و تقریباً غیرممکن است بتوان کسی را یافت که باور داشته باشد شاه واقعاً بیمار است. مایکل مترینکو که خود یکی از گروگانها بود نیز مانند کیفنر تایید می‌‌‌‌کند که بسیاری از ایرانیها تا زمان مرگ شاه، و برخی حتی بعد از آن نیز، باور نکردند [که علت پذیرش او در آمریکا درمان بیماریِ سرطان بوده.] پذیرشی که بلافاصله ظنّ وقوعِ یک کودتای قریب‌‌‌‌الوقوع مشابه 1953 را تقویت کرد...ابراهیم یزدی بعدها در مصاحبه‌‌‌‌ای گفت که او و همقطارانش درخواست کرده بودند تا به تیمی از پزشکان ایرانی اجازه حضور در آمریکا و معاینه شاه داده شود تا بدین طریق، عموم مردم قانع شوند شاه حقیقتاً بیمار است و عزمی برای اعاده قدرت به او وجود ندارد. درخواست او رد شد.»
  • US Foreign Policy and the Iran Hostage Crisis, David Patrick Houghton,Cambridge University* Press

برچسب‌ها: رادیکالیسم
+ نوشته شده در  4 Nov 2013ساعت 19:48  توسط نوستالژیک  | 

  • «انسان آن شب است، آن هیچِ تُهی که همه چیز را در یکپارچگیِ بسیط خود در بر می‎گیرد: وفور پایان ناپذیری از بازنموده‎ها، از پنداره‎ها، نه از آن نوع که صریحاً به ذهن میاید...شب است که اینجا حاضر است، درونیت [interiority] -یا- ژرفای طبیعت، ضمیر شخصی ناب[pure personal Ego]. در نمایش فانتزموگوریکال در هر سو شب است: در اینجا ناگهان، یک سر خون افشان می‎جهد، و در آنجا، شبحی سفید؛ و سپس به همان تندی ناپدید می‎شوند. آن هنگام که انسان به درون چشمهای دیگری بنگرد، آنچه ادراک می‎کند شب است. به درون شبی نقب می‎زند که دائماً هولناکتر می‎شود. این شبِ کائنات است که خود را به ما می‎نمایاند.»
  • -
  • *Lectures of Hegel, In Geroges Bataille's essay: Hegel, Death and Sacrifice

برچسب‌ها: اضطراب
+ نوشته شده در  24 Oct 2013ساعت 12:5  توسط نوستالژیک  |