- سرمقاله جواد طباطبایی در سیاستنامهی اخیر فشردهترین و همزمان شفافترین (جز در جایی که به مخاطرات ایدئولوژیکی کردن دین به عنوان یک ابزار در نظام فعلی میپردازد) جمعبندی از ایده تداوم فرهنگی ایران، یا اگر بعضیها سکته نمیکنند، ایرانشهر است که قلمی کرده. بنا به تصریح خود او این ایده، به درستی، غیرسیاسیست و مسئله هم همین است. به قول ارنست رنان ملت جان است و یک اصل معنوی. اما این جان -وحدت در کثرت فرهنگی/ملی ایران- باید ترجمانی سیاسی پیدا کند. او پیشتر در دو کتاب مکتب تبریز و مبانی مشروطهخواهی در قامت یک راوی صرف تاریخ اندیشه به توصیف زمانه و زمینه پیدایش آگاهی نوآیین سیاسی ایرانیان پرداخته ولی در جایی باید این دو ایده (آگاهی نوآیین و تداوم فرهنگی) به هم گره بخورد. اینکه با پیرنگی هِردری نشان دادیم وضعیت طبیعی ایران یک ملت پیشینی -ملت پیشادولت- است که هرچند منحط شود ولی منهدم نمیشود، تازه ما را در آغاز راه قرار میدهد. اینجا با کمک بحث آرنت در پیوستگی بنیادین «قدرت» با «میثاق جمعی» میشود به جای جدل در اینکه چه هستیم، به چگونه باید باشیم پرداخت. ملت وقتی صاحب قدرت واقعی خواهد شد که مردم جمع شوند، قول بدهند و میثاق ببندند و دولت ملی برآمده از این میثاق باشد. دولتی که نهاد حفاظت از قدرت ملت است.
برچسبها: سیاست, آرنت, Being Liberal