-
در قلمروی سه چیز نباید دنبال کیفیتی به نام پیروزی گشت: عشق بشری [و مگر هر عشقی بشری نیست؟] توتالیتاریسم و جنگ.
-
اولی را در یادداشتی از آلبر کامو به نقل از یک آدم زناکار میبینیم «در عشقِ انسانی هیچوقت چیزی به نام پیروزی وجود ندارد. فقط یک موفقیتِ تاکتیکیِ کوچک پیش از شکست نهایی، یا مرگ، یا بی اعتنایی؛ عشق آرزوی فهمیدن بود، و فعلا با شکست های دائم شاید این آرزو هم فرو می مُرد یا بدل به محبتی دردناک، وفاداری، ترحم و غیره می شد.»
-
دومی را جرج اورول در 1984 و بیچارگانِ تحتِ تمامت-خواهیِ برادر بزرگ به تصویر می کشد:«در این بازی، پیروزی امکان ندارد. فقط بعضی از شکستهایش بهتر از باقی شکست هاست هر چند جولیا قبول نداشت که شکست قانون طبیعی انسان است.»
-
و آخری را در تلویزیون های برفکیِ دهه شصت و تطور شعار «جنگ جنگ تا پیروزی» به «جنگ جنگ تا یک پیروزی» از آن رو که پیروزی، حتی همان یک پیروزی، در جنگ تعریف نشده است و به بینهایت میل می کند.
برچسبها: جنگ, عشق