-
آنتونی کوپر، نظریهپرداز اخلاق قرن هجدهمی، با یاری گرفتن از مفهوم تسکین کمیک -Comic Relief- در جستاری درباره آزادی شوخی و بذلهگویی مینویسد: جانهای آزاد و طبیعی مردان هوشمند که در حبس یا سلطه باشند، راههای دیگری برای رهانیدن خود از قید و بند پیدا میکنند و با ادا دراوردن، سخره و دلقکبازی به نحوی از تنگنای خود بیرون میایند تا از کسانی که آنها را دچار محدودیت کرده اند انتقام بگیرند.
-
این را کنار این حقیقت بگذاریم که در کمدی بر خلاف تراژدی، که پنجه در پنجه انداختن با هستهی سخت زندگی و سرنوشت است، انسان از آن هسته سخت «می گریزد» و با استهزا، کاستی های ناگزیر و بشری خود را وجهالمصالحه قرار میدهد.
-
و به همین دلیل من از تمام جوکهای سیاسی -به فورم آشنای مسیج های موبایلی- بیزارم، چرا که اغلب چیزی نیستند جز فرومایگیِ پاک کردن صورت مسئله و پاس دادن فرافکنانهی کاستیهای خود. حتی گریزگاهی آیرونیک هم نیستند، صرفا چرندند. تئوری کوپر با رفتار مردم در ماه های پس از انتخابات هشتاد و هشت، ماه های قحطیِ مسیج های هجوآمیز، ماه های شکستن سلطه، جور در میاید. جوک سیاسی در جامعه بسته، منتهای اظهار عجز است.
-
هجو شاید مولود سلطه باشد. سلطه ولی از مولود خود تغذیه میکند.
-

برچسبها: حماقت, فاشیسم